avayehonar چاپ شده ذر روزنامه ها،همچنین معرفی چهره های ماندگار نويسندگان 25 / 8 / 1390برچسب:چند شعر از کتاب سایه های آویزان,بهشت,سایه های آویزان,, :: 18:29 :: نويسنده : ava rezaei
نگرانم میکند
گلهای تلخ،
پیش از تو
جای دگر
پیراهنت
عا شق بود.
طفیل لحظه ای هستم
سبز
از
با توبودن
سایه ی فریادی
صیادآوازم
میشود،
زیر پوستم بهشت می بافم
کامل می شوم
در تاریخ
ودر خلوت پنهانم
رنگ خودرا می سرایم.
آنگاه که ایمن میشوم از
کلامت
می رویم از
نگاهت
تکرارعشق را فقط امواج میداند
تویی که نمی شناسمت
یک روز می آیی
ومن
با دل دریاییم
امواج را
هموار خواهم کرد.
رصد میکند خورشید
اندیشه اش را
آب
از برهنگی خود
در آیینه
می تابد.
قراری دیگر با تو داشتم
پنهانم
پشت پیشانیت،
گره خورده
دیدگانم
بر دهانت
هنوز رد پایت
جاریست
بر دستانم
***************************************************
قراری شکسته.
در فاصله گامها
دستهای تو
باقیست.
**************************************************
کلاغ را
سفید باید دید
شعرم برهنه است
همین امروز/ دلم/ برای/ همه ی ماندگان/ سوخت.
*********************************
میان دوا نگشت می ایستم
بخاطر حضور افتاده ی تنهایی/ بر من
درک دشوار مجروح نفس /در پاییز
افتادن سپیدی/ بر شکوفه ای
آواز سیاوش در شب دم دم کرده ا ی/ بهارو باران/سرود ناتمام
شانه های سنگین باد
یقین و میزان
خیال جاری روشن
رد پای ابر
حاصل نور وآب وآیینه
بخاطر فرصتی که دو باره تکرار نمیشود
وبخاطرسطری که با(ب)شروع میشود
می ایستم میان دو انگشتم /تا آخر دنیا
*************************************************
وقتی تو با منی
درختان در سپیدی سرد
هم
شکوفه می دهند.
از کتاب
سایه های آویزان
نظرات شما عزیزان: پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|