۳ شعر از دفتر آمادۀ چاپ «رد پای معکوس»
آوا رضایی
۱
شکل می گیری
در هیبت ِ واژه ها
تا تو
صلیب می شوی
ما
مصلوب مانده ایم
بر تن ها!
۲
دیشب
من بودم و همهمۀ سکوت
و سایه یی
که آهسته از شاخه می چکید
خنجری سترگ
قلب ی آویزان بر دیوار،
و نگاه ی که
تنهایی ام را
بدرقه می کرد.
۳
دوباره چشم ی خواهم شد
و لحظه های بازداشت شده
در ستاره های نم- ناک
هم- زادی که حک شده
بر خاک
و ریشه دوانده
بر اقیانوس
و میهمان ناخوانده ای که بخار شده
در جاده های تا شده
شمارش را آغاز کرده اند
آسیب های متکثّر
بی مضراب
اتفاق افتادنی است.
نظرات شما عزیزان: